سهههههههههههههههلام
ادامه..
همین که پامون و از سینما گذاشتیم بیرون سوار اسنپ شدیم و دو دیقه ای خودمون و رسوندیم خونه 😮
(خداروشکر حداقل تو انتخاب سینما هوشمندانه عمل کرده بودیم و نزدیک ترین و انتخاب کرده بودیم😁🤭)
پله هارو دو تا یکی گذروندم پریدم تو خونه با یه دست روسریمو چادر و در اوردم با یه دست مانتو لباس و عوض کردم 🤯
تو یه ایده آنی پریدم تو سرویس بهداشتی کلمو بردم زیر رو شویی کل موهامو صورتمو خیس کردم چندتا هم زدم رو لپام که مثلا از بخار حموم لپام گل انداخته 😂🤭
اومدم حوله و رو پیچیدم دور سرم و ماسک زغال پمپی و درشو باز کردم برگردوندم رو صورتم و با اون یکی دست داشتم سعی میکردم با بالا ترین سرعت پهنش کنم 😁
همه این کارا از تعویض لباس تا ماسک پنج دیقه زمان برد دستمو آب کشیدمو خیلی ریاکس نشستم رو تخت و با ریلکسی این بار خودم به آقای همسر زنگ زدم 😁
دقیقا بعد این همه امادگی و تلاشو دوندگی دیگه نه تنها گوشی برنداشت ببکه دیگه زنگم نزد 🥴🥴
فقط میخواست گند بزنم به فیلممون😂
ولی حالا یه خاطره باحال ازش مونده که فک کنم هیجانش از فیلم خیلی بیشتر بود 😁😂
...